خلاصه ای از کتاب سبک ها و مهارت های ارتباطی دکتر نیما قربانی
بخش چهارم.
هنر گوش دادن
برای افرادی که در تکاپوی کسب مهارت های ارتباطی هستند اولین و مهم ترین قدم یادگرفتن مهارت درگوش دادن است. هنرگوش دادن شاهراه ژرفا بخشی به صمیمیت و حل مشکلات ارتباطی است. در واقع این مهارت سنگ بنای حل مشکلات در هر نوع رابطه ی پایدار است. هنرگوش دادن به معنای توانایی شناخت درست و عمیق افکار و احساسات فرد مقابل و لمس کردن آن هاست. این مهارت ماهیتی کیفی دارد نه کمی.
جهت یادگیری گوش دادن دقیق و موثر تمرین مهارت های زیر ضروری است:
۱. شنونده مشتاق بودن (حاضر و دقیق بودن و توانایی تشویق فرد به صحبت)
اولین قدم در تمرین گوش دادن، تلاش برای یک شنونده حاضر و دقیق بودن و مقابله با وسوسه صحبت کردن است. این شرط لازم است اما کافی نیست. برای یک شنونده حاضر و دقیق بودن لازم است از پنج بعد ارتباطی در فرد مقابل و خودآگاه باشید:
بعد ارتباطی اول. زبان بدن: خمیازه کشیدن در هنگام گفت و گو، کسل و عصبی بودن، به سمتی غیر از چهره ی فرد مقابل نگاه کردن، حالت های بدنی مکانیکی و خشک … سبب عدم تمایل به ادامه ی صحبت می شود. شما باید با انعطاف و احساس راحتی به حالت های بدنی خود دقت کنید و بر صحبت های فرد مقابل متمرکز شوید. هنگامی که فرد مقابل مشکل خاصی یا تجربه ی دردناکی را بیان می کند بهتر است حالت بدنی شما به گونه ای باشد که نشان دهد متاثر از وضعیت احساسی فرد مقابل هستید و می دانید او در چه حالی است. دقت در مشاهده ی زبان بدن اطلاعات زیاد و باارزشی را در اختیار می گذارد از جمله صحت اطلاعات، چرا که زبان بدن مانند زبان گفتار قادر به دروغ گویی نیست. جابه جایی مکرر در صندلی همراه با تردید و لکنت در گفتار، تغییر در وضعیت عادی تنفس و علائمی این چنین، انعکاسی از طرح یک موضوع ناراحت کننده است. می توان گفت زبان بدن ماهیتی بین المللی دارد. توجه آگاهانه به زبان بدن به تدرج توانایی خفته ی ما را در فهم احساسات فرد مقابل بیدار می کند.
بعد ارتباطی دوم. ارتباط چشمی: برای نشان دادن علاقه و احترام به فرد مقابل و صحبت هایش، باید سطح مناسبی از ارتباط چشمی را حفظ کنیم. نگاه باید آرام و متوجه باشد نه خیره یا به سوی دیگر. زمانی که ارتباط چشمی در رسیدن به مبحث خاصی در گفت و گو قطع شود اخباری را منتقل می کند.
بعد سوم. کیفیت صدا: توجه به کیفیت صدای خود و گوینده هنگام اهمیت دارد. بخش عمده ای از اطلاعات هنگام گفت و گو از راه چگونگی بیان کلام منتقل می شود نه محتوای کلام. زبان لحن شامل شدت، زیر و بمی و ارتعاشات صدا هنگام صحبت انعکاسی از وضعیت احساسی فرد مقابل نسبت به موضوع است.
بعد چهارم. رد کلامی: منظور تلاش برای دنبال کردن سخنان فرد مقابل و اجتناب از طرح موضوع و مسئله ی جدید در حین صحبت است و پرسش های ما باید برگرفته از صحبت های فرد باشد نه دیدگاه خودمان. رد کلامی یکی از مهم ترین مهارت های ارتباطی است که هدف آن نزدیک شدن به درک صحیح منظور و محتوای صحبت های فرد مقابل و اجتناب از برداشت ها و استنباط های شخصی است. با قرار دادن اختیار موضوع صحبت به فرد مقابل، احساس ایمنی در او تقویت می شود. رد کلامی روش خوبی است برای ترغیب فرد به صحبت بیشتر.
بعد پنجم. تشویق به صحبت: در واقع شما به فرد مقابل به صورت پوشیده و غیرصریح ( با روش هایی مانند گفتن بله یا اهم، تکان دادن سر) می گویید: “گوش می دهم، ادامه بده.”
گاهی نیز با تکرار برخی از کلمات کلیدی در سخنان فرد مقابل و یا طرح سوالاتی می توان تشویق به صحبت و باز کردن بیشتر مطلب کرد.
۲. پرسشگری (به کارگیری راهبرد پرسش های باز و بسته)
شنونده ی خوب سعی می کند فرایند شناخت و لمس افکار و احساسات فرد مقابل را با پرسش های مناسب و به موقع، سریع و عمیق سازد.
۳٫ روشن و خلاصه کردن
روشن و خلاصه کردن به همراه انعکاس احساسات، به فرد مقابل نشان می دهد که توسط ما درک شده است. روشن کردن عبارت است از تکرار جوهره ی آخرین پیامی که فرد مقابل در حین گفت و گو برای ما ارسال کرده است به زبانی روشن تر و ساده تر. در واقع روشن کردن فرصتی است تا به وسیله ی آن صحت درک خود را وارسی کنیم و فرد مقابل ببیند که آیا سخنانش توسط ما درک شده است. از سوی دیگر فرد مقابل امکان شناخت عمیق تر دیدگاه ها و احساسات خود را نیز خواهد یافت. روشن کردن، امکان تمرکز را فراهم می سازد و از حاشیه رفتن و اتلاف وقت پیشگیری می کند.
منظور از خلاصه کردن بیان مطالب فرد مقابل به زبانی دیگر و در پایان گفت و گو یا خاتمه طرح یک موضوع است. کمیت و زمان ارائه ی پیام تنها تمایز بین روشن کردن و خلاصه کردن است. در خلاصه کردن فرد مقابل فرصت می یابد که دیدگاه خود را به صورت منسجم تر و از زبان دیگری بشنود.
۴٫ انعکاس احساسات
مهارت انعکاس احساسات، عصاره ی تمامی مهارت ها و تمرین های عملی مطرح شده است. احساسات آن بعد از ویژگی های روان شناختی است که معمولا در ارتباطات و تعامل پیام ها زیاد به آن توجه نمی شود. اشاره به احساسات و انعکاس درست آن سبب می گردد تا فرد مقابل به بخشی از وجودش که از آن بی خبر بوده توجه کند. منظور از انعکاس احساسات اشاره کردن به وضعیت احساسی فرد مقابل در حین گفت و گو است.
هدف از یادگیری هنر گوش دادن انتقال چنین پیامی به فرد مقابل است: ” من به درستی درک تو از مسائل را می فهمم، من در حال حاضر با فکر و احساس تو در باره ی امور هماهنگم، ادامه بده. “