پژوهش های گسترده نشان می دهند امروزه در دنیای مدرن، هوش هیجانی عاملی اساسی در موفقیت شخصی و شغلی است.
حتما شما هم در مورد هوش هیجانی خوانده یا شنیده اید، اما آیا به طور دقیق می دانید هوش هیجانی چیست؟
غالبا، درک درستی از هوش هیجانی وجود ندارد. بسیاری از افراد گمان میکنند که هوش هیجانی همان مهارت های اجتماعی است. این ذهنیت درست مثل این است که بگوییم اتومبیل همان فرمان است. مهارت های اجتماعی تنها بخشی از هوش هیجانی را تشکیل می دهند. در واقع دنیای درونی ماست که تعیین کننده ی چگونگی تعامل، واکنش و رفتار ما با دنیای خارج است. بنابراین هوش هیجانی، توانایی شخص در مدیریت فردی (درونی) و تنظیم روابط با دیگران به گونه ای که بتواند به اهداف خود در زندگی دست یابد.
به بیانی دیگر شخصی که هوش هیجانی بالایی دارد، به طور موفقیت آمیزی سه مولفه ی شناختی، فیزیولوژیکی و رفتاری را با یکدیگر در هم می آمیزد. هوش هیجانی نقش موثری در آرامش انسان دارد. درواقع، این هوش هیجانی است که می تواند هوش عقلانی را به کار گیرد و در جهت هدف و مقصودش به پیش ببرد.
یکی از برجستهترین نظریهپردازان هوش هیجانی، “دنیل گلمن” است. گلمن باور دارد که هوش هیجانی بالا تبیین می کند چرا افرادی با هوشبهر IQ متوسط موفق تر از کسانی هستند که نمره های هوشبهر IQ بسیار بالاتری دارند.
براساس مدل هوش هیجانی دنیل گلمن، هوش هیجانی مجموعه ای از مهارت ها و مولفه هایی است که منجر به پیامدهای زیر می شود:
- شناخت هیجان خود یا خود آگاهی هیجانی
این مولفه اشاره به درک عمیق و روشن از احساسات، هیجانها، نقاط ضعف و قوت، نیازهای خود دارد. فرد باید توانمند در شناخت و پیش بینی هیجان های خود در موقعیت های مختلف باشد.
- مدیریت و کنترل هیجان خود یا خودتنظیمی
شناختن هیجان های خود به تنهایی کافی نیست، بلکه باید آن ها را کنترل کنیم، مانند راننده ای که می داند به هنگام لزوم چگونه ترمز را در اختیار بگیرد. خودتنظیمی ازنظر گلمن به معنی توانایی تنظیم احساسات خود و به کارگیری درست هیجانات و هدایت آنها درجهت رسیدن به اهداف است، که این توانایی متکی بر توانایی در مولفه ی پیشین یعنی خودآگاهی هیجانی است. او معتقد است که خودکنترلی قابل یادگیری است.
- برانگیختن و به هیجان درآوردن خود یا خودانگیزی
انگیزه هم چون موتور حرکتی، انسان را به حرکت وا میدارد. بسیاری از روان شناسان باور دارند انسان سالم هیچ کاری را بدون هدف از پیش تعیین شده انجام نمیدهد و برای رسیدن به هدف های مورد نظر خود باید نیرو صرف کند و خود انگیزی لازم میباشد. افرادی که هوش هیجانی بالایی دارند، با اندیشیدن به پیامدهای احتمالی یک عمل، نسبت به انجام دادن یا ندادن آن عمل برانگیخته می شوند. پشتکار و اراده نشانه ی برانگیخته شدن آنهاست و این کاری است که کمتر از هوش منطقی بر می آید.
- شناخت احساسات دیگران یا همدلی
به اعتقاد گلمن شعور اجتماعی به معنی درک جنبههای مختلف احساسات دیگران و انجام یک عمل مناسب و واکنش مطلوب برای افرادی که پیرامون ما قرار گرفتهاند. افراد با هوش هیجانی بالا می توانند دنیا را از دیدگاه دیگران نیز ببینند. این مولفه با احساس مسئولیت در قبال دیگران نسبت بیشتری دارد. همدلی ریشه در خودآگاهی دارد. زیرا ما هرچه نسبت به احساس خود پذیرش بیشتری داشته باشیم، به همان اندازه در شناخت آنها ماهرتر خواهیم بود و به راحتی میتوانیم نوع احساس خود را از دیگران تمیز دهیم.
- تنظیم روابط با دیگران یا مهارت های اجتماعی
پس از شناخت احساسات دیگران، توانایی برقراری رابطه با آن ها مطرح می گردد. در تنظیم روابط با دیگران تعامل و تعادل فاکتورهای تعیین کننده هستند. افراد با هوش هیجانی بالا، معمولا در روابط میان فردی شان افراط و تفریط ندارند. آن ها از هر فردی متناسب با خود او انتظار دارند و توقع کامل و بی نقص بودن از دیگران ندارند. گلمن معتقد است افرادی که تمایل دارند در ایجاد رابطه با دیگران موثر واقع شوند، باید توانایی شناسایی، تفکیک و کنترل احساسات خود را داشته باشند و بعد از طریق همدلی یک رابطه مناسب برقرار کنند. حتی در این میان خودانگیزی هم در میزان اداره ی روابط اثرگذار است.
مدل دیگر در هوش هیجانی، “مدل بار-آن” است که در سال ۱۹۹۷ مدلی چندعاملی برای هوش هیجانی تدوین کرده است. ازنظر وی هوش هیجانی شامل مجموعهای از تواناییها و مهارتهای غیرشناختی است که توانایی فرد را برای کسب موفقیت در مقابله با احتیاجات و فشارهای محیطی تحت تاثیر قرار میدهد. هوش هیجانی فرد یک عامل مهم در تعیین توانایی موفقیت در زندگی است و به طور مستقیم سلامت روانی وی را تحت تاثیر قرار میدهد. براساس مدل هوش هیجانی دنیل بار-آن، هوش هیجانی در ۵ حیطه دارای ۱۵ مولفه است:
- بهره هیجانی درون فردی (Interpersonal):
این مقوله شامل مقیاس های خودآگاهی، خودابرازی، عزت نفس، خود شکوفایی و استقلال است که تعاریف هریک در زیر آمده است:
- خودآگاهی هیجانی (Emotional Self-Awareness) که توانایی شما در آگاه بودن و فهم احساس و هیجان خودتان است.
- خودابرازی (Assertiveness) که توانایی شما در ابراز احساسات، باورها و افکار صریح و دفاع از مهارت های سازنده و برحق خود می باشد.
- عزت نفس یا احترام به خود (Self-reliance) که که توانایی در آگاه بودن به ادراک شما از خود، پذیرش خود و احترام به خود، است.
- خود شکوفایی (Self-Actualization)که توانایی شما به درک ظرفیت بالقوه و انجام دادن فعالیتی که می توانید انجام دهید، تلاش برای انجام دادن و لذت بردن از آن، است.
- استقلال (Independence) که نشاندهنده ی توانمندی شما در هدایت افکار و اعمال خود و هم چنین آزاد بودن از تمایلات هیجانی است، در واقع به زبان عامیانه جو گیر نشدن است.
- بهره هیجانی بین فردی یا روابط با دیگران (Intrapersonal):
این مقوله شامل مقیاس های همدلی، مسئولیت پذیری اجتماعی و روابط بین فردی است که تعاریف هریک در زیر آمده است:
- همدلی (Empathy) که توانایی شما در آگاه بودن و درک احساسات دیگران و ارزش قائل بودن برای احساسات دیگران است.
- مسئولیت پذیری اجتماعی (Social Responsibility) که توانایی شما در ابراز خود به عنوان یک عضو دارای حس همکاری، موثر و سازنده در گروه ها می باشد.
- روابط بین فردی (Intrapersonal Relationship) که توانایی شما در ایجاد و حفظ روابط بین فردی رضایت بخش برای طرفین که شامل نزدیکی عاطفی، صمیمیت، محبت کردن و محبت گرفتن می شود.
- بهره هیجانی سازگاری پذیری (Adaptation):
این مقوله شامل مقیاس های انعطاف پذیری، واقع گرایی و حل مساله است که تعاریف هریک در زیر آمده است:
- انعطاف پذیری (Flexibility) توانایی سازگار بودن افکار و رفتار شما با تغییرات محیطی و موقعیت های مختلف است.
- واقع گرایی (Reality Testing) توانایی شما در سنجش هماهنگی و مطابقت دادن چیزی که به صورت هیجانی تجربه می کنید و چیزی که به صورت واقعی رخ داده است.
- حل مسئله (Problem Solving) توانایی شما در تشخیص و تعریف مشکلات و به همان اندازه توانایی خلق کردن و به کارگیری راه حل های موثر برای حل کردن آن هاست.
- بهره هیجانی خودکنترلی یا مدیریت استرس (Stress Management):
این مقوله شامل مقیاس های تحمل فشار روانی و کنترل تکانه است که تعاریف هریک در زیر آمده است:
- تحمل فشار روانی (Stress Tolerance) که توانایی شما برای مقاومت کردن در برابر رویدادها و موقعیت های استرس زا و هیجانات قوی، بدون جا زدن، می باشد یا به عبارت دیگر توانایی شما در رویارویی فعال و مثبت با استرس و فشار است.
- کنترل تکانه (Impulse Control) که توانایی شما در مقاومت در برابر یک محرک بیرونی (تکانه [= میل و رغبت ناگهانی و ضروری به فعالیت فوری] یا تجربه ای خاص) است.
- بهره ی هیجانی خلق عمومی (General Mood)
این مقوله شامل مقیاس های خوش بینی و شادمانی است که تعاریف هریک در زیر آمده است:
- خوش بینی (Optimism) که توانایی شما در نگاه هوشمندانه و زیرکانه به زندگی و تقویت نگرش های مثبت، حتی در صورت بروز بدشانسی و احساسات منفی، می باشد.
- شادمانی (Happiness) که توانایی شما برای احساس خوشبختی کردن از زندگی خود، لذت بردن از خود و دیگران و داشتن احساسات مثبت، روشن، مفرح و شاد، می باشد.
پرسشنامه ی هوش هیجانی بار-آن در سال ۱۹۸۰ و با این سوال که “چرا برخی از افراد نسبت به برخی دیگر در زندگی موفق ترند؟”، طرح گردید. پژوهش هایی که نشاندهنده ی تاثیر هوش هیجانی در موفقیت های تحصیلی و شغلی می باشند دلیلی هستند بر غیرقابل انکار بودن ادعای تاثیر مثبت و پرقدرت کسب این گروه مهارت ها در موفقیت در همه ی زمینه های زندگی افراد.