با این که امید، مفهومی شناخته شده و فراگیر است و مفهوم امید از ابتدای خلقت انسان وجود داشته است، اما بررسی علمی آن قدمتی کوتاه دارد. در ادبیات پژوهشی امید، میل و گرایش قوی نسبت به پیامدهای هدف دل خواه بیان شده است. امید هیجانی فراتر از هیجان های ترس، خشم یا عشق است چرا که در موجودات غیر انسان وجود ندارد. گفته شده است امید برای افراد احمق، آسان و برای افراد عاقل، سخت است. هر کسی می تواند امید واهی داشته باشد اما امید واقعی بسیار نادر است. درست است که امید واهی یا تمنا، باارزش و واقعی نیست اما بر اساس مطالعات صورت گرفته، حتی آن هم گاهی می تواند پیامدهای مثبتی داشته باشد.
امید با بسیاری از سازه های روان شناختی از جمله خوش بینی، خودکارآمدی، عزت نفس، توقع، ایمان، میل و آرزو دارای تشابه هایی است که همین امر سبب کج فهمی هایی در آن شده است، اما پژوهش ها به تفاوت و جداسازی آن ها پرداخته اند. در این جا به تفاوت امید با سه مورد می پردازیم:
- امید و خوش بینی
اسنایدر به عنوان شناخته شده ترین پژوهشگر و نظریه پرداز امید باور داشت که افراد خوش بین با تاکید بر اهمیت “من”، باور دارند که رخدادهای مثبتی پیش روی آن هاست اما معمولا برنامه ریزی روشنی برای رسیدن به چیزی که می خواهند ندارند و در رویاروی با موانع بزرگ ممکن است احساس ناکامی کنند. اما افراد پرامید دارای هدف، قدرت اراده، قدرت راهیابی به هدف هستند و معمولا موانع را تشخیص می دهند. شاید بتوان گفت جنبه ی عملگرایی در امید بسیار پررنگ تر از خوش بینی است.
- امید و عزت نفس
عزت نفس پاداشی طبیعی است که فرد پس از دستیابی به موفقیت کسب می کند یعنی پس از موفقیت حاصل می شود اما امید پیش از رسیدن به هدف وارد عمل می گردد.
- امید و امیدواری
امید متفاوت از امیدواری است. این تفاوت ریشه در این دارد که اشتیاق هسته ی اصلی امید است در حالی که در تعریف امیدواری اشتیاق به کلی حذف می شود. امید بر حسب اشتیاق تعریف می شود اما امیدواری بر حسب سطح توقع تعریف می شود. امید بازتاب میزان رسیدن به نتیجه براساس جهت گیری نسبت به آینده و هم خوانی با هدف است که غیرقطعی اما در عین حال ممکن است. اما امیدواری بازتاب توقعات با توجه به نتیجه ی هم خوان با هدف است.
ارزش امید به امکان تصور مثبت از آینده است و قدرتی که در آینده نهفته است. چارلز ریک اسنایدر در نظریه ی امید خود، آن را ترکیبی از قدرت اراده، قدرت راهیابی، داشتن هدف و تشخیص موانع می داند. امید سازه ای است شامل توانایی طراحی گذرگاه هایی به سوی هدف های دل خواه با وجود موانع موجود و برخورداری از انگیزش لازم در این راه. اسنایدر باور داشت امید سبب امید بیشتر می شود و روابط امیدبخش می توانند به صورت امیدافزا عمل کنند. امید بدون هدف نمی تواند زنده بماند. قدرت برنامه ریزی یا راهیابی، همان تصور توانایی یافتن راه هایی به سوی هدف دل خواه است. قدرت اراده همان نیرویی است که فرد را به سوی هدف می کشاند و به صورت باخودگویی مثبت مانند “من می توانم”، “من آماده ام” و “من بر اوضاع مسلطم” بروز می یابد. ورثینگتون از مولفه ی دیگری در امید نام می برد که آن قدرت صبر در زمان عدم وجود تغییر است.
وقتی از توماس ادیسون درباره ی تلاش هایش برای اختراع لامپ پرسیده شد، گفت: “من شکست نخوردم فقط ۱۰۰۰۰ راه پیدا کردم که نتیجه نداد.”
به عبارتی روشن تر بنا بر نظریه ی امید اسنایدر امید یک حالت انگیزشی مثبت مبتنی بر قدرت پایوری (تصور شخص از تواناییش برای شروع حرکت و حفظ آن در مسیرهای تعیین شده به سمت هدف) و قدرت راهیابی (تصور شخص از تواناییش برای شناسایی و ایجاد مسیر به سمت هدف) است که از تعامل فرد با محیط ناشی می شود.
براساس نظریات اسنایدر و ورثینگتون می توان چنین فرمولی برای امید بیان کرد:
امید= تعیین هدف + قدرت اراده + قدرت برنامه ریزی + قدرت صبر + شناسایی موانع
این ادعا که امید می تواند به عنوان یک سپر نگهبان در تمام جنبه های جسمی، عاطفی، روان شناختی، معنوی و اجتماعی برای انسان باشد در پژوهش های صورت گرفته به شدت مورد تاکید قرار گرفته است.
منابع:
کتاب مبانی امید و امید درمانی، دکتر فرشاد بهاری
کتاب روان شناسی مثبت، آلان کار، ترجمه دکتر پاشاشریفی و دکتر نجفی زند
کتاب سرمایه روان شناختی سازمان، فرد لوتانز؛ بروس جی آوولی؛ کارولین ام یوسف، ترجمه جمشیدیان و فروهر