مهارت های اساسی برای موفقیت شغلی در قرن بیست و یک

در میان تمام لیست هایی که در آن به مهارت های اساسی برای رسیدن به موفقیت در قرن بیست و یکم پرداخته شده است، چه در زمینه ی فردی و چه در زمینه ی شغلی، مهارت تفکر انتقادی مشاهده می شود.

ما روزانه، در مقایسه با اجدادمان در معرض صدها یا شاید هزاران برابر اطلاعات بیش‌تری قرار داریم. بنابراین، داشتن توانایی ارزیابی این اطلاعات و جداسازی اطلاعات ارزشمند از بی‌ارزش‌ها و هم چنین تحلیل، ارتباط‌یابی، درک معنای آن ها و ارتباط دادن آن ها با موضوعات دیگر، اهمیتی حیاتی دارد. هرچند که متأسفانه قدر و منزلت این توانایی به‌خوبی درک نشده است. امروزه تفکر انتقادی، مهارتی است که شما را به سرعت، از توده‌ی مردم متمایز می‌کند.

تفکر انتقادی در یکی از جامع‌ترین تعریف‌های آن به عنوان فرایندی هشیارانه، سنجیده و هدفمند که به منظور تفسیر و ارزیابی اطلاعات و تجربیات مورد استفاده قرار می‌گیرد تعریف شده است. تفکر انتقادی توانایی تفکر واضح و منطقی در مورد چه کاری انجام دادن و چه باوری داشتن است . متفکر انتقادی هر حرفی را بدون تفکر نمی‌پذیرد، به محدودیت‌های فکر آشنا است و از اطلاعات در دسترس بهترین استفاده را می‌کند. مهارت در تفکر انتقادی به معنای زندگی کردن با نتایج یک تفکر درست در زمینه انتخاب و اقدام است. کسی که مهارت های تفکر انتقادی دارد قادر به انجام موارد زیر است:

  • درک کردن ارتباط منطقی بین ایده ها
  • شناسایی، ساخت و ارزیابی استدلال
  • تشخیص ناسازگاری و اشتباهات معمول در استدلال
  • حل کردن مشکلات به طور سیستماتیک
  • شناسایی ارتباط و اهمیت ایده ها
  • بازتاب دهنده ی عقیده و ارزش های خود

تفکر انتقادی مسئله جمع آوری اطلاعات نیست. فردی که حافظه خوبی دارد و بسیاری از حقایق را می داند، در تفکر انتقادی لزوما خوب نیست. یک متفکر انتقادی توانایی نتیجه گیری از دانسته های خود را دارد و او می داند چگونه از اطلاعات برای حل مشکلات استفاده کند. فکر انتقادی نباید با مباحثه گری و یا منتقد بودن نسبت به دیگران اشتباه گرفته شود. فکر انتقادی می تواند به ما برای به دست آوردن دانش، بهبود نظریه های ما و تقویت استدلال کمک کند. ما می توانیم از تفکر انتقادی برای بهبود روند کار و بهبود نهادهای اجتماعی استفاده کنیم. برخی معتقدند که تفکر انتقادی از خلاقیت جلوگیری می کند، زیرا به قوانین منطقی و عقلانی نیاز دارد، اما خلاقیت ممکن است نیاز به شکستن قوانین داشته باشد. این یک تصور غلط است تفکر انتقادی کاملا به چالش کشیدن اجماع و پیگیری روش های کمتر محبوب سازگار است. در واقع، تفکر انتقادی بخش مهمی از خلاقیت است، زیرا ما نیاز به تفکر انتقادی داریم تا ارزیابی و بهبود ایده های خلاقانه خود را بهبود بخشیم.

تفکر انتقادی به ویژه به لحاظ شغلی شامل جنبه هایی مانند مواردی که در زیر آمده است می باشد:

  • تحلیلی

بخشی از تفکر انتقادی توانایی دقیق بررسی چیزی است، حال چه به صورت یک مشکل، مجموعه ای از داده ها، و یا یک متن باشد. افرادی که مهارت های تحلیلی دارند می توانند اطلاعات را بررسی کنند و سپس درک کنند که چه معنی می دهد و چه چیزی را نشان می دهد.

  • ارتباطی

فرد باید بتوانید با دیگران ارتباط برقرار کند تا ایده های خود را به اشتراک بگذارد. هم چنین ممکن است نیاز به تفکر انتقادی در درون یک گروه وجود داشته باشد. در این مورد، فرد باید با دیگران کار کند و به طور موثر برای پیدا کردن راه حل مشکلات پیچیده با سایر اعضای گروه ارتباط برقرار کند.

  • خلاقیت

تفکر انتقادی اغلب شامل برخی از سطوح خلاقیت است. ممکن است نیاز به مشخص کردن یا پیدا کردن راه حلی وجود داشته باشد که هیچ کس دیگر آن را قبول نداشته باشد.

  • روشنفکری

برای این که انتقادی فکر کنید، باید بتوانید هر پیش فرض یا قضاوت را کنار بگذارید و به سادگی اطلاعاتی را که در اختیار دارید، تجزیه و تحلیل کنید. شما باید به طور عینی، ایده ها را بدون سوگیری و تعصب ارزیابی کنید.

  • حل مسئله

حل مسئله یکی دیگر از مهم ترین مهارت های تفکر انتقادی است که شامل تحلیل مسئله، تولید یک راه حل اجرای و سپس ارزیابی آن است.

 

چندین پرسشنامه جهت ارزیابی تفکر انتقادی وجود دارد که از آن میان می توان به پرسشنامه تفکر انتقادی کالیفرنیا CCTST (فاسیون و فاسیون، ۱۹۹۰) با زیرمقیاس‌های پنجگانه شامل ارزشیابی، استنباط، تحلیل، استدلال قیاسی و استدلال استقرایی و پرسشنامه تفکر انتقادی ریتکس (۲۰۰۳) با سه مقیاس خلاقیت، بالندگی و تعهد اشاره کرد.

دیدگاهتان را بنویسید