چند درصد از زندگی روزمره شما هم سو با اهدافتان است؟

راهکاری که در این مطلب بیان می شود برای افرادی که هدفمند هستند و فکر می کنند در راه رسیدن به خواسته ها و اهدافشان همه چیز آن طور که می خواهند و با آن سرعتی که انتظار دارند پیش نمی رود، می تواند بسیار سودمند باشد.

گام اول. به مدت یک هفته بردباری و شکیبایی و سلیقه به خرج دهید و کل ریز زمان های  بیست و چهار ساعت هر روز خود را مشخص کنید. یعنی این که در پایان یک روز مدت زمانی که به هر کاری اختصاص داده اید را به صورت نوشته شده، داشته باشید. ساده ترین راه آن همراه داشتن یک دفترچه یادداشت و خودکار است و حواس جمع به زمان شروع و پایان انجام هر کار، روش های دیگری هم وجود دارد برای نمونه استفاده از برخی اپلیکیشن هایی بر روی موبایل یا مثلا نرم افراز اکسل و راه های خلاقانه ی دیگر…

گام دوم. در پایان هفته ی اول نتایج این خود نظارتی را دسته بندی کنید و برای هر دسته یک نام انتخاب کنید. یک نمونه ی ساده و همه گیر می تواند این باشد: کل زمان هایی که صرف ظاهر خود می کنید را در یک گروه قرار دهید. این گروه می تواند شامل کل زمان هایی باشد که جلوی آینه هستید؛ آرایش صورت یا موها، اصلاح صورت، ور رفتن یا شمردن جوش ها یا چروک ها، ستایش زیبایی های خود در آینه، مدت زمان حمام رفتن، دستشویی رفتن، چک کردن شکل بدن و وزن و …حتی سلفی و عکس از خود گرفتن… همگی می توانند در این گروه قرار بگیرند که من نام نمادین “آینه” را برای آن انتخاب می کنم.

گام سوم. بدین ترتیب در شروع هفته ی دوم شما می توانید هر فعالیت و مدت زمان مشغول بودن به آن را در گروه مربوطه ی آن قرار دهید. در پایان هفته ی دوم شما درصد زمانی که در طول دو هفته ی گذشته به هر گروه از مجموعه فعالیت های خود اختصاص داده اید را خواهید داشت. پیشنهاد می کنم برای داشتن تصویر روشن از این ۳۳۶ ساعت در زندگی خود نمودار کلوچه ای (پای چارت) آن را ترسیم کنید.

گام چهارم. بنا بر اهداف کوتاه مدت و بلند مدت خود و آن خواسته هایی که دغدغه ی رسیدن به آن ها را دارید، مشخص کنید که هر یک گروه فعالیتی که مشخص کرده اید تا چه میزان در راستا و هم سو با اهداف شما است. در میزان ارتباط دهی بین فعالیت ها و اهدافتان اگر نمی توانید کاملا منطقی و صادقانه عمل کنید بهتر است از فردی که شایستگی دارد کمک و همفکری بگیرد.

مطمئن باشید نتایج تکان دهنده ای خواهید گرفت به ویژه اگر در خودشناسی قوی نیستید و برخی عددها و درصدها شما را شوکه می کنند. به پاسخ نارضایتی ها و غرغرها و چراهای زیادی دست خواهید یافت. این گروه ها و مجموعه ی فعالیت ها و درصد ها به شما کمک بسیار بزرگی خواهند کرد در بازنگری در خود (فعالیت ها، زمان های مرده و از دست رفته)، برنامه ریزی و حتی شاید بازنگری در اهداف و خواسته هایتان.

در این جا به چند نکته که باید به آن ها توجه کنید می پردازم:

  • برای عملی شدن این خودبررسی لازم است تا جایی که می شود آن را ساده سازی کنید و از آن یک پروژه ی سنگین نسازید و به خود سخت نگیرید تا بتوانید آن را به انجام برسانید، کافیست در زندگی روزمره ی خود کمی بیشتر به گذشت زمان دقت کنید و بیشتر به ساعت نگاه کنید و به طول مدت زمانی که به هر کاری می پردازید توجه کنید تا بتوانید درصدهای حدودی درستی درآورید. به ویژه در مورد کارهای ریز و کوچک که ثبت زمان آن ها از کنترل خارج می شود بهتر است به یک متوسط زمان برسید.
  • حدود ده گروه فعالیت مناسب است تعداد خیلی کمتر یا خیلی بیشتر از این منطقی و عادی نیست.
  • این خودبررسی چند هفته ای را زمانی انجام دهید که در روال عادی و همیشگی چندین ماه گذشته ی زندگی خود هستید.
  • این شمارش دقیقه ها و ساعت ها ممکن است در همان روزهای آغازین شما را به نگرانی و تکاپوی بهتر اختصاص دادن زمان بیاندازد.
  • یادتان باشد هدف از این کار پیدا کردن نشتی زمان و انرژی است. اگر از نتیجه شوکه شدید به جای خودسرزنشی و ناامیدی به تحلیل درست و دقیق بپردازید تا بتوانید به راه حل منطقی و عملی دست یابید.

ما باید یاد بگیریم ابتدا سهم و نقش خود را به بهترین شکل ادا کنیم و سپس به خود اجازه دهیم بابت دلیل ها و عامل های بیرونی و خارج از کنترل خود ابراز ناخرسندی کنیم.

 

دیدگاهتان را بنویسید